آهم به هوارفت و شکایت به خدا رفت
گز هجر عزیزی که عمرم به فنا رفت
ازجور و جفایش چه کنم سیر حکایت
خالی نشودعصه دلم وای که برمن چهارفت
از هجرو جفایش شدم واله و مجنون
یک عالم از این بیت وغزلها به جفا رفت
فی البداهه در جواب شعر
زلیخا صبا
مبارک باد این ماه برهمگان
با نسیم بوی خوش از جانب رضوان آمد
به حلاوت به تن خسته ی ما جان آمد
که مبارک شود این ماه عزیز بر همگان
که در این ماه بسی خیر در این خوان آمد
بزدای چرک عداوت زدلت ای زاهد
که در این ماه زبهرت آینه رخشان آمد
توبگیر دست نیاز همگان را یارب
به نیاز بند ه ی زارت به پیشگاه توافتان آمد
شعر از زلیخا صبا
تالشم من جایگاهم گردن ایران زمین
خم نخواهم کردسر زیر پای دشمن ایران زمین
چون ستونی روی پا ایستاده ا م
می کوشم در حفط جاه وحرمت ایران زمین
تالشم در پیش حق من همچو مو باریکترم
سازشی ناحق ندارم برسر ایران زمین
زلیخا صبا