کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

عروسی های ماسالی تالشی حنا بندان زلیخا صبا ماسال تالش

عروسی های ماسالی تالشی قسمت ششم 
شب حنا بندان 
در زمانهای گذشته در ماسال وسرزمین تالش نشین وتالشی زبانان رسم بر این بود که :
در شبی که قرار بود حنا بندان باشد ،که روز بعدش عروس خانم به سلامتی با دعای خیر پدر ومادر خداحافظی کرده وراهی خانه داماد می شد در دو خانواده ول وله ای .
در هر دو خانواده عروسی بر پا بود.
در این شب فامیل ها ودوستان خانواده عروس هم به خانه عروس می رفتندو آماده می شدند برا ی شب حنا بندان.
در خانواده داماد بعداز صرف شام آماده برای رفتن به خانه عروس برای حنا بندان واجرای این مراسم زیبا نیز به خانه عروس می رفتندبه همراه ساز ونقاره.
در شب حنا بندان خواهر عروس وخواهر دامادبا پوشیدن لباس زیبای محلی تالشی وگذاشتن وسایل حنابندان که شامل حنا وشیرینی وچیزهایی که در ان زمان مرسوم بود در دوسینی یا در دو مجمه برروی سر گذاشته وارد مجلس حنا بندان می شدند ودور میزدند وخواننده مجلس هم با آوای تالشی شروع به خواندن میکرد وحال هوای مجلس را دگر گون میکرد.
بندون بندونه شنار.. حینا بِندونه شنا ر 
کینه نَنه را مَوایه کینه مهمونه شنار
سازه ژن ساز مَژن نَنه بِرمع کینه مهمونه شنار
بعد از دور زدن و پول انداختن فامیل ها در دومجمه که این پول مال دوخواهر بود به این صورت پولی که در مجمه خواهر داماد بود مال خواهر عروس وپول مجمه خواهر عروس مال خواهر داماد بود.
خواهر ها سه بار مجمه را بر زمین میگذاشتند وتانزدیک سر عروس وداماد می بردندونیت برای خوشبختی عروس وداماد میکردندوبعداز این مراسم انجام این کار دونفر از خانم های خوشبخت وزرنگ فامیل جلو می آمدندیک دست عروس وداماد را بر روی سرشان می گذاشتندوکمی حنا درآن میگذاشتندویا دست عروس وداماد را بصورت ضربدر برهم قرار میدادند ودر آن حنا میگذاشتندوبقیه حنا را دور مجلس می گرداندند ودختران دم بخت هرکدام به نیت خوشبخت شدن واینکه بختشان باز شود از آن حنا بر میداشتندوشب حنا بندان بعداز خوردن شیرینی و شادی هلهله ورقص وپایکوبی پایان می گرفت
نگارنده زلیخا صبا

عروسی های ماسالی تالش زلیخا صبا ماسال تالش

عروسی های ماسالی تالش قسمت هفتم 
گِشه بری (عروس بردن) (1)
در این روز با شکوه برای عروس ودامادوشادی بخش برای دوخانواده ودوستان وآشنایان فضا ی حاکم حال وهوای دیگری داشت بخصوص در دو خانواده.
در خانواده عروس یک حس حزن انگیزی حکم فرما بود چون دخترشان وپاره تنشان از آنها جدا میشدونگران آینده وخوشبخت شدنش بودندوخانواده داماد شاد بودند که پسرشان سر وسامان میگیرد.
در زمان دور که هنوز ماشین به مناطق تالش وبخصوص بین محلات ماشینی در رفت وآمد نبود اصلا جاده ای برای تردد ماشین نبود ،برای اوردن عروس از محلی به محل دیگر از اسب استفاده میکردند.
به این صورت که سوارانی از زنان ودختران جوان ومردان طایفه وفامیل سوار بر اسب های زین کرده برای اوردن عروس راهی میشدندبه همرا سازو نقاره..
جالب ترین صحنه در روز آوردن عروس همان سوار کاران بودند که تارسیدن به خانه عروس بین مسیر دوخانه سوارکاری میکردند گاهی حالت مسابقه ای داشت وتاوقتی که وارد حیا ط عروس می شدند.
دراین زمان عروس وهمراهانش اماده حرکت بودند.
عروس خانم که لباس زیبای محلی پوشیده ویک ساتن دور دوزی شده سفید یا قرمز بر روی سر انداخته بود یک آینه کوچک به نشانه روشنایی ونوربودکه عروس به همراه خودبه خانه بخت میبردنیز بر روی پیشانی بر روی این ساتن سنجاق میکردند وبا دعای خیر پدر ومادر اماده بیرون امدن از در خانه میشد در این موقع برادر عروس سر در میایستاد وکسیکه میخواست عروس را از در بیرون بیاورد باید به برادر عروس سر دری میداد.
دراین هنگام پدر ومادروحتی عروس یک حس دلتنگی داشتندونوازنده سازهم با نواختن ساز به این حس دامن میزد.
دست عروس را میگرفتند واورا سوار بر اسب آراسته مخصوص عروس میکردند.
دراین موقع سوارکاران در دوطرف عروس در تاخت وتاز بودندیعنی تا مسافتی می رفتندو دوباره به نزدیک اسب عروس برمی گشتندوبه این ترتیب با شادی وهل هله عروس را که تعدادهم فامیل های عروس هم به این سوار کاران اضافه شده بودندتا خانه داماد همراهی میکردند... ادامه دارد
نگارنده زلیخا صبا

دوران زلیخا صبا ماسال تالش

دوران 
درعروسی های ماسال و شاندرمن ودیگر مناطق تالشی زبان وتالش نشین درگذشته وهمچنین تا این زمان کماکان رسم براین بود وهست که هرکسی برای پسر خود عروسی میگیرد و میگرفت مدعویوین به رسم ورسومات زمان بعد از صرف شام ویا نهار مبلغی را به اندازه توانایی خود دوران میدهندومیدادند .
دوران کردن در گذشته به این صورت بود که چون عروسی چند روز ادامه داشت هردسته از مهمانان که می آمدند بعد از صرف شام دوران گر به همرا ه یک دی یاره ژن(دایره زنگی) در مجلس می آمد ویک نفر که سر دوران میشدووضع مالیش از بقیه بهتر بود ویا از بقیه حاضرین بزرگتر بود دی یا ره زن در جلوش می نشست وچرخی میزد، اول پولی به عنوان دسخوش به او میدادند وبعد مبلغ دوران را به دوران گر میداد ندودوران گر پول را می شمرد به اومیگفت خدا تع برکت بده اشتع زوعه عروسی را ودر کیسه یا پاکت بزرگ میگذاشت ومینوشت که چه مبلیغی فلانکس داده تا صاحب عروسی هم همین مقدار را در عروسی پسرش پرداخت کند. 
وبه همین تر تیب دورانیها که جدا از بقیه حاضرین در عروسی در یک اطاق می نشستند یکی یکی به ترتیب مقداری پولی را که باید میدادند دورا ن میدادند وشیرینی ونُقلی را بر دهان میگذاشتند ومبارکباد میگفتندوکسانی در عروسی ها دوران میدادند انتظار داشتند صاحب عروسی هم حتمن به عروسی فرزندانش برود وجبران کند واین یک رسم بلاعوض نبود وحتا اگر یک زمانی وضعیتی پیش می آمد که اگر نمی توانستند در عروسی شرکت کنند باید دورانش را میفرستادند ودر حقیقت یک نوع بده بستان بود در خانواده دختر هم مدعوین بیشتر کادو میدادند ودراین زمان بیشتر مبلغ به عنوان کادو یا هم که چون عروسی تالا ر است سکه ویا مبلغ به خود عروس وداماد می دهند ولی در زمان قدیم در خانواده داماد به پدر داماد که خرج وهزینه عروسی بر دو ش پدر بودتعلق می گرفت شاد باشید با سپاس 
نگارنده زلیخا صبا
عکس از نت

عروسیه بخش وبورم در ماسال وشاندرمن وتالش وبره بری زلیخا صبا ماسال تالش

عروسیه بخش وبورم  در ماسال وشاندرمن وتالش وبره بری


در عروسی های گذشته از طرف فامیل های درجه یک داماد مثل پدر بزرگ ومادر بزرگ وعمو ی بزرگ ودایی اگر اولین نوه پسری ویا دختری بود برایش عروسیه بخش میدادند..عروسیه بخش که شامل گوسفند وبرنج صدری ودم سیاه وپارچه های نفیس یکی دوقواره و کله قند وشیرینی ودیگر مرسومات آن دوره بود آورده میشد وگوسفند را با حنا ومنگوله تزیین کرده وروی شاخ هایش نارنج میزدندووسایل دگر را در مجمعه میگذاشتند ویک چهار قد زیبا بررویش میکشیدند وبر روی سر به خانه داماد میبردند وبا این کار بسیار زیباو نیکو هم در شادی شرکت میکردند وهم کمکی در هزینه های عروسی بودند .

بورم که پارچه های زیبا ورنگی واز جنس ساتن واطلس بودرا برروی چوبهای دسته بلند دومتری که سه یا چهار شاخه ای درست کرده بودند بصورت درفش بسته وروی شاخک ها نارنج ویا سیب میگذاشتندواینه های کوچک بر رویش نصب میکردند وهمچنین چوراب ودست مال دست به آن آویزان کرده از طرف عمه ها وخاله ودایی وزن دایی وعمو به خانه داماد می آوردند..

این بورم هارا که در حقیقت تزیین وتکمیل شرکت فامیل ها در شادی خانواده داماد بود در ایوان وتلار خانه داماد که زیبایی خاصی به بزم عروسی وصحن عروسی میدادنصب میکردند درپایان روز عروسی وبعداز آوردن عروس وخوردن نهار کشتی گیر های جوان محل باهم کشتی میگرفتندونفرات برنده به عنوان خلعت وشاباش صاحب این بورم ها می شدند.. ادامه دارد

نگارنده زلیخا صبا   بره بری (خونچه بران) ماسال و وشاندرمن و تالش  

عروسی تالشی در ماسال و شاندرمن  بره بری در زمان های گذشته چون عروسی را در تالاربرگزار نمی کردند در واقع تالا ردر روستا ها ودر بخشها وشهرها نبود تا مردم در آن عروسی بگیرند وعروسی هارا در خانواد ه داماد وعروس برگزار میکردند. وچند روز هم ادامه داشت بخصوص در خانه داماد. بنا براین خانواده داماد باید هزینه شب حنا بندان ومهمانان شب حنا بندان خانواده عروس را میدادند واین دادن بار وهزینه بصورت خاص ورسم زیبایی به خانه عروس برده میشد که به این رسم زیبا بره بری می گفتند.یک یادوروز مانده به شب حنا بندان بره را به خانه عروس می بردند ..بره که شامل گوسفند که بستگی به وضع مالی خانواده داماد داشت یک یا دوراس گوسفند به همرا ه اردک وغاز سربریده وتمیز شده حالا به هر تعدادی که لازم بود بهمرا برنج و چای قند و شیرینی از پیاز تا سیب زمینی ومیوه وهمه چیز که برای تهیه یک شام عروسی در خانه عروس لازم بود در این بره باید میبود.گوسفند هارا تزیین با حنا ومنگوله میکردند وشاخ هایش را نارنج میزدندو بار های سنگین مثل برنج وسیب زمینی و دیگر وسایل را بار اسب میکردندو پارچه رنگی سر بار میکشیدندوسایل دیگر شب حنا بندان را در هفت تا دوازده سینی یا مجمه میگذاشتند و چار قد های زیبا برروی این مجمه ها میکشیدند ودخترهای دم بخت فامیل وهمسایه با پوشیدن لباس زیبا ی محلی به همراه ساز ونقاره روانه خانه عروس می شدند.وبعداز رسیدن به خانه عروس ومادر عروس بر سر اآورندگان بره گل و نقل میریخت و به کسی که همراه گوسفند و بار اسب ودختران مجمه به سر شاباش وبره سری میداد وبعداز پایکوبی وشادی وخوردن شیرینی که یکی دوساعت طول میکشید بر میگشتند تا شب حنا بندان ...ادامه داردنگارنده زلیخا صبا

عکس از شاندرمن بیست و تقی چراغی