کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوچ بهاره تالش زلیخا صبا ماسالی تالش

کوچ بهاره تالش

کوچ بهاره

در سالهای خیلی دور که هنوز راه ماشینی در دل کوهستانها کشیده نشده بود،،

واسب های زیبا مونس ویاور انسانها ،ویکه تاز میدان بودند ووسیله خوب وبدون ضرر که کمتر آسیب جانی وآلودگی محیط را همراه داشتند وهر خانواده ای برای پیش برد کارهایشان یک یا دوراس اسب داشتند..

مردم خوش نشین و دیگر ییلاق روها به علت نبود وسایل سرمایشی وفرار ازگرمای تابستان به ییلاق می رفتند.

ومردم هر محل ومنطقه برای خود ییلاقی داشتند که در فصل گرما به مدت یک یا دو وحتی سه ماه بستگی به اینکه کشاورزی به همراه دامداری داشته باشنددر ییلاق می ماندند.

برای کوچ کردن به ییلاق تصمیم میگرفتند که در یکی از روز های هفته مثلن یکشنبه به ییلاق بروند.

برای اِقامت یکی دوماهه در ییلاق باید مقدمات را آماده وبرنامه ریزی می کردند .که چگونه هم به کار مزرعه در گیلون یا(قشلاق) بخوبی پیش برود هم خانواده بتوانند از هوای خنک ییلاق به نوبت استفاده کنند .

به این تر تیب که ابتدا یک تعداد از افراد خانواده همراه دام برای مدتی به ییلاق میرفتند

وبعد گیلون مانده ها که به کار مزرعه بیشتر وارد بودند هرکدام به نوبت چند روز برای

استفاده به ییلاق می رفتند. درکوچ بهاره ابتدا حشم دارها وگاووگله دارها به محض شروع نشا کاری چون اطراف مزرعه باید محدود میشد تا از ورود احشام برا ی خراب نکردن مزرعه وهمین اینکه در تیجره گیریه، یا ییلاق بهاری به علت چمنزارهای بلندوسرسبز برای جمع اوری حاصل لبنی ودامی بسیار عالی بود به همین سبب تا اواسط اردبیهشت کوچ بهاره شروع میشد .
دراین روز حال وهوای کوچ بسیار جالب ودیدنی بود ، هیا هوی وهی هی گاو یار ها و ونگا ونگ گاوها وگوساله ها وخند وخون چارواردارهای خوش صدا بسیار دیدنی وشنیدنی بود. وفضای دل انگیز ی بوجود می آمد
مالون ونگاونگا ب کوچ بکرم .. خلکی تله لوعه ب پوچ بکرم
روخونی دریمه،،،،آی بی طاقتیمه ...یاری دیداریکو ،،،،،،خجالیمه 
منی مالت بده ،،،،،آی کیجه جان ای چن روزی .. آی،،،،،،،،،،،هرچی منه بوای،،،، اطاعتیمه

چون کوچ کردن با اسب بودوایا ب وذهاب وتهیه وسایل مورد نیازییلاق نشینها به علت نبود بازار در ییلاق مثل خورد وخوراک که شامل (آرد قندو شکر وبرنج ونفت وصیفی جات )

باید از گیلون مخریدندوآماده میکردند وهفتگی یکی از فرزندان بزرگ خانواده این وسایل را به ییلاق میبردند

که این روز هفته برای بچه های چشم به راه برادر های بزرگتر و رسیدن خوراکیهای خوشمزه

یک پیک خوش آیند گیلونیه برا بود که از صبح چشمشان به راه وروخونه راه بود ودیگر حوصلهبازی نداشتند..
ویتیلیمون امه اَ ژیه سری
نشون دَیمون یندی الاشه داری
دور دوره وینیمون راه و رباری
سیفله چالی پرای ای چارواداری

از زلیخا صبا