سهراب گفت: مرگ زمانی که در سایه نشسته است بما مینگرد
من گویم: که امیدم به فردایم هست آرزویم این است که نبیند مارا
کاش شود نا بینا . چون من و ما و همه یارانم برپر پرواز امید رهسپاریم
به سرایی که در ان سایه مرگ بی موقع نیابد بما دست هرگز چه خیالی زیبا
نا امید شیطان است