کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

دل نوشته های من زلیخا صبا ماسال تالش

دل نوشه های من اوه سالن ویرم آ
ییلاق زیبا ی من که مثلت شاید کم باشد وقی در سکوت چند لحظه ای که بتو نگاه میکنم انگار غصه های زیادی در تونهفته ست از هجوم بی وفقه شبانه روزی انسانها وحیوانات باز سبز می شوی و شاداب وباز با گل باران کردنت خوش آمد گویی میکنی به زنان ومردان چاقو بدست وکیسه بدوش . که فکر می کنند همه چیز برای آنهاست . وخود چیزی نباید در ازایش بدهند حتی لطفی رایگان به نعمتهای بی کران طبیعت
آدمهایی که از هیچ چیزت نمی گذرندوحتا از علفهای سبزت که بعد این خشک سالی که بر تو گذشته حریصانه برای یک وعده از علفهایت نمی کنند بلکه کیسه کیسه خانوادگی وبا چاقو از ریشه در می ارند و آویزانند به شاخه های نازک خشک سالی کشیده درختان ازگیل وگوجه ترش جنگلیت وقارچها که هنوز تازه سر در آوردند وای که چه میکنند وطبیعت هر چند دقیقه به دقیقه هجوم آورنده را با رگبار تند میراند ودوباره چون لشکریان مورچه بالا می آیندوگلهای زعفرانی وحشی ات را میکنند درحالیکه زیر دستانشان پژمرده میشود . را ستی مگر میخواهید دنیا هم با شما تما م شود ای آدمها !!!وباد به همراه بردن برگهای رنگی پاییزیت کیسه نایلونهایی هایی را که آدمی زاده ها در چمنزارانت ریخته به هوا بلند میکند وروی شاخه درختان راشت آویزان میکند وچند روز دیگر هم که باید لگد کوب رمه وچوپان شوی ییلاق زیبایم بخدایت میسپارم
نگارنده زلیخا صبا عکس از زلیخا صبا
نظرات 1 + ارسال نظر
نیک نهاد یکشنبه 26 مهر 1394 ساعت 23:06 http://taleshstan.ir/

درود بانو صبای گرامی سپاس فراوان از تلاش ارزشمندتان

بی نهایت سپاسگزارم استاد نیکنهاد گرانقدر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.