کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

برگ خزان زلیخاصبا ماسال تالش

برگ خزان
ای رهروان سر در گریبان بی خیال
یک نیم نگاهی در زیر پایتان
صدای ناله ی در هم کوبیدن
تار وپود برگ خزان
ازخشم زمان بشنو به گوش جان
اهسته تر گذار پایت برویشان
در روز گار نه دور شاداب وسبز وجوان
برسر عابران خسته جان بود یک سایبان
زلیخا صبا

نظرات 2 + ارسال نظر

سلام چمن خوبه تالشه خالی . ماسالی خاصه شاعیر
از همیشه شومه ویر دارم و شومه تکه ورون مندیمه . شومه نازه شعرون خونوم خالی ایفتخار کرم چمه تالشه ولتی دیله کو شومه شی یه پیله ینکنی مندینه که هزار مردک اشتن کشه پیله برکرن.
درود به شیرزن ماسالی اهل قلم و شعرو اندیشه.
ای کاش تالش هم یک صداوسیمای مستقل داشت تا جامعه ی تالشان میتوانستند فرهنگ خودشان را به سایر مردم ایران و ملل جهان معرفی میکردند.
چندی است که زمزمه تاسیس صداوسیمای تالش مطرح شده و گویا مسئولان صداوسیمای گیلان گفته اند که در یک استان دوتا مرکز صدا وسیما امکان ندارد تاسیس شود. این در حالی است که در حال حاضر در استان آذربایجانغربی دو مرکز صدا و سیما تاسیس گردیده یکی به مرکزیت ارومیه و دیگری به مرکزیت مهاباد که یکی به زبان تورکی برنامه و دیگری به زبان کوردی برنامه بخش میکند.
انشاالله که مسئولان مملکت فکر تاسیس صدا و سیمای مرکز تالش را هم راه اندازی کنند تا در حفظ زبان مادری تالشی مان قدمی برداشته شود.
خوب و خوش وخرم باشید .
برادر کوچکتان :نعمتی کرفکوهی

برادر بزرگوار جناب نعمتی هزاران درود وسپاس به شما و همه بزرگ اندیشان تالش جای بسی خوشوقتی برای من است که گرامیانی چون شما برادرانم مرا همواره مورد لطف خود قرار می دهید و مرا در راه اندیشیدن وپیش برد اهداف فرهنگی تالش تشویق وحامی هستید واین بزرگترین وبهترین نعمتی برای من است که در این برهه از زمان با تالش مردان بزرگی چون شماها که روشن اندیش و فرهیخته از هر نظر هستید قرار داده و آشنا شدم . من هم آرزودارم که ما تالشی زبانها دارای صداو سیمای مستقلی باشیم تا بتوانیم با فراخ خیال واندیشه در باره فرهنگ غنی خود بگوییم و بسراییم و انوقت همگان خواهند دید وشنید که ما چه مردمانی بواقع اسطوره ای هستیم و به اتکای خودمان وآموخته خودمان چگونه خواهیم درخشید به امید ان روز برایتان عمری با سلامتی وشادمانی آرزودارم تا همیشه بتوانیم از اشعا رزیبا و عمیقتان بهره ها گیریم

صحرائی چاله‌سرائی جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 10:21 http://deran52.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
مطلب قابل تأملی یادداشت کردید. مرا به فکر فرو برد. هر وقت به مزاری می‌روم و سنگ قبور را با دقت نگاه می‌کنم، پیش خودم تصور می‌کنم روزگاری را که خفتگان این مزار چه دنیایی برای خودشان داشتند ولی اکنون چه؟ به خودم نهیب می‌زنم و «دیر نیست، تو نیز هم». خدایا پناه بر خودت از خودم.
اما مانند همیشه به دران خوش آمدید.
از اظهار محبت و نگاه مثبت شما به دران صمیمانه تشکر می‌کنم.
دعا بفرمایید خدای سبحان ما را در مسیر خودش رهنمون باشد و ما آنی و کمتر از آنی از مسیرش انحراف پیدا نکنیم.
حتما بارها ملاحظه کرده‌اید در مسیر ییلاقات بسیار زیبای ماسال نظیر اولسبلنگاه، وقتی از رامینه گذشتیم پیچ و خم جاده از شیب بسیار تندی می‌گذرد که اگر خدای نخواسته اندکی انحراف ایجاد شود معلوم نیست چه بلایی سر آدمی می‌آید. حال تصور بفرمایید خدای نخواسته و بازهم خدای نخواسته یه انحراف کوچولو از مسیر حق، فقط خدا می‌داند که آدمی را به کدام ناکجاآباد می‌کشاند.
پناه می‌برم از مسیرهای فراوان انحراف.
دعا می‌کنم خدای سبحان شما و حقیر و همه آنهایی که به این وب مراجعه می‌کنند و به طور کلی همه اهالی شهر و دیارم را همواره در مسیر اختصاصی خودش دستگیر و یار باشد. آمین.

با درود وسپاس آقای صحرایی توکل بخدا هزاران توکل بر خداوند مهربانم که در بیشتر مواقع توکل به او وامید به خدایم بدادم رسیده شاید یک زمانی زندگی نامه خودم را بنویسم همین امروز صبح که به دران آمدم چنان با خلو ص نیت بدون اینکه با کلمات بازی کنم در باره توکل به خدا در یک جای با صفا ویک وبلاگ نورانی از یک فرد معتقد نوشتم چند لحظه بعد یک خبر خوش وخوب از عزیزم به من رسید خدایا هزاران شکر بدرگاهت که همیشه از همه کس وهمه چیز عزیزترین هستی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.