طعنهچون نیش سوزنی میگزدطعنه های تلخ عقربک بوته زار خشکقلب زلال شقایق دختر بهاردست خدا وجین کنداین واش هرزه را که نشونما میکند چنینوریشه اش کَند این خار بی ثمردر دشت سرخ شقایقتا آسوده زیَدیک چند صباحی بی دغدغه وخیالزلیخا صبا