کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

پاتیویله سنگ زلیخا صبا ماسال تالش

پاتیو له سنگ سنگ خا طره ها سنگ خانه بازی کودکانه سنگ سنگر لپه مزا سنگ سمبل شعر شاعر تالشی سرا
سنگی که در باره ا ش افسانه سازی میکردند سنگ جای انگشتان رستم سنگی که برای انعکاس صدا در کوه 
در دورش جمع میشدند دستجمعی صدا میزدند وبرگشت صدارابا خوشحالی تجربه میکردند
چه ابهتی داشتی در نزدم وقتیکه کودکی بیش نبودم چقدر بزرگ بودی در نطرم 
حالا چی در زیر بوته قشنگ دور وبرت پر از اشعالهای نایلونی است خوب است اداب دانهای انسانی 
اداب برخوردورفتار با طبیعت را نیز یاد بگیرند وفکر نکنندکه طبیعت چون چشم ندارد نمی تواند انها را 
ببیند طبیعت چشم بینایی دارد
باورندارید که طبیعت گوش نارد چرا دارد حرف نمی زند تا برود از بی فرهنگی بعصی از ادم هاصحبت کند
چرا خیلی حراف است ید طولایی دارد به اسم دست طبیعت
از تو شاکی میشوددر نزد کاینات پس به هوش باش ای بیخیالین وبیتوجهین به طبیعت
عکس زلیخا صبا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.